2 تا کار بود که ددلاین داشت و یه مدته فکرم درگیرش بود ، ددلاینش الان نیست ولی از اونجایی که من فراموشکارم و یهو یادم میره ترجیح دادم امروز انجامشون بدم و نزارم واسه دقیقه نود که یهو از دستم در نره داستان

خلاصه که هردوتاشو انجام دادم و خوشحالم :))

یکیش واسه پروژه دانش پژوهان شرکت مامان بود واسه دانشگاه و اون یکم بورسیه بود که تموم شد رفت و بقیه کاراش حضوریه

نمیدونم بچه ها چطوری میرن حدود 1000 یورو میدن واسه بورسیه :/ کار خاصی نداشت و سخت نبود ، بعد اونی که ثبت نام میکنه کلی منت میذاره که دارم مناسب میگیرم و آف زدم و ظرفیت محدوده و از این حرفا

امروز که این دوتا کارو انجام دادم و دیگه نیاز نیست فکرم درگیرش باشه ، به نظر میرسه خوب شروع شده و اگه کل پروژه برنامه ریزی رو هم امروز ببندم دیگه عالی میشه

نمیدونم ویس دیشبو گوش کرده کسی یا نه ولی خیلی خوبه ، از صبح تا حالا دو سه باری تکنیکی که دکتر گفته بود( خفه شو گفتن به صداهای تنبل گرای مغز!) انجام دادم و تا حالا که جواب داده