سلام از آدمی که از ساعت 11 و نیم تا حالا بی وقفه داشته تحقیق 10 صفحه ای دست نویس اندیشه 1 رو مینوشته و لحظه ای نبوده که به استاد و درس مرخرفش فوش نده 

با دستی نابود که از شدت درد استخوناش داره تیر میکشه و وقتی تایپ میکنم بیشتر دردمیگیره باید بگم تف تو شرف اون استادی که امتحان نمیگیره و به جاش میگه حداقل 10 صفحه تحقیق اونم حتما دست نویس تحویل بدین 

آخه درس به این اشغالی داریم؟ تازه مقاله ای که داشتم از روش مینوشتم اونقدر اشغال بود و معلوم بود نویسنده اش حتی اندازه خرم بارش نیست که اعصابم کاملا به فنا رفت. آخه ابله یه پاراگرفو چرا عینا صدجا از مقاله ات تکرار کردی 

آخرشم بالا برم پایین بیام تقصیر خودمه که گذاشتم روز اخر و مجبور شدم اینطوری عین یه موجود نجیب 2 ساعت از وقت خوابمو بزارم واسه این درس اشغال 

تهشم فاک به اون دانشگاه خراب شده ای که من باید برم اندیشه پاس کنم ، خط خطی ترین اعصاب دنیا رو دارم الان 

وسط این همه نابودی ، پلی لیست ایمجین دراگون ، لاو ، الک بنجامین باعث میشد ورقه ها رو پاره نکنم و بیخیال افتادن این درس فاکی نشم 

یعنی واقعا حیف از جوهر خودکارم + ورقه های نازنینم + دست نازنین ترم و چشمام که گذاشتم پای این درس اشغال

داشتم همینطور که مینوشتم به این فکر میکردم که پشیمونیای قبلیم هرازگاهی چطوری میان جلو و باعث میشن دوباره از خودم و نژاد پرستی که ناخواگاه انجامش دادم تابستون پارسال خجالت بکشم و بخوام امسال برگردم و درستش کنم 

سفر 2 ماه آینده چیزیه که در عین اینکه بهم استرس میده ، تنها نقطه روشن جلومه ، اگه بشه و بطلبه میخوام همه پشیمونیای پارسالو جبران کنم