برای تو “ف” دوست قدیمی:

امشب وقتی تو اینستا بهم پیام دادی و کارای رزینی معمولی دوستت که به صورت حرفه ای آموزش دیده بود و باهاش پیج زده بود برام فرستادی و پشت بندش این جمله رو گفتی که *یالا به خودت اعتماد کن و شروع کن،کارای تو فوق العاده س* اون لحظه اشک ریختم،به پهنای صورتم..میدونی چرا؟ چون فهمیدم من چقدر محتاج حمایتای تو و آدمای نزدیک زندگیمم..چون هیچوقت نتونستم به تو و اونا بدون خجالت بگم که کلماتتون میتونن چه قدرتی به من بدن یا چه آسیبی بهم بزنن..

امشب ی جون بهم اضافه شد و تو حتی خبر نداری که اون کلمه ها چقدر به قلبم نور تابوند چون تو بعد ۲۰سال هنوزم نمیدونی تو سرم چی میگذره،تو قلبم هم.و حتی خودم..خودم بی خبر بودم ازینکه این دیده نشدنه که قلب منو رنجونده.