من واین شب بارونی وحس نوشتن…

شاید دیدن یه گنجشک خیس شده زیر آب که روی تیر برق مظلومانه نشسته واب از پرهاش می چکه،

یا دیدن بارون که باضربه ودرعین حال یه ملایمت خاصی به شیشه میزنه

یه حسی رو بهتون القا کنه!یه حس خوب…یه حس غریب…که فقط موقع نم نم بارون میاد سراغتون وزمان شرشرش دیگه تو اون حسه غرق میشین!

بارون نعمت خداس…میگن اشک آسمونه…

به یه چیزی دقت کردین؟اینکه ما آدمها چقدر آسمون رو دوست داریم؟چقدر آسمون برامون نماد خوبی ها و شادی هاست…

از این طرف زمین برامون یه زنجیره…یه گوی توپر ومحکم آهنی وسیاه که به پاهامون بسته شده ونمیذاره که ازش جداشیم!

دقت کردین آسمون به ما آب رو بزرگوارانه می بخشه ولی زمین با منت…

دقت کردین واسه اینکه از زمین آب بگیریم باید چاه بکنیم…عرق بریزیم…

بعد سطل گدایی مونو بفرستیم ته چاه وانوقت با کلی سختی بکشیمش بالا…

ولی آسمون با مهربونی وبدون اینکه ما سختی بکشیم شیرین ترین وتمیز ترین آب رو به ما می بخشه!

بارون همون تجلی گاهه مهربونیه خداست…جلوه گاه سخاوت وکرمش!

وقتی بارون میآد زمین شسته میشه…از هر بدی…ما آدمام همینطور…

ولی بعداز بارون…بازم میشه همون زمین میشیم همون آدما…

شاید تو دلمون بارون نیومده…شاید قطره های مهربونی رو خاک ترک خورده قلبمون نیفتاده…

یه دعا میکنم یه آمین میخوام:

خدای بارون ها…یه کاری کن..یه قطره…فقط یه قطره از بارون مهربونیت یه قطره از بارون خوبی هات بیفته رو خاک قلبمون،مطمئنم اونوقت نهال زندگیمون جونه میزنه…زمستونه اما شک ندارم که جونه میزنه!!!

راستی میدونستید که ماه آبان به دلیل علاقه زیاد ایرانی ها به آب واسم آناهیتا نام ملکه آب ها بوده…!

دلاتون خیس از بارون عاشقی!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اینم یه عکس از وبلاگ «باباهارو ببوسین»که جدیدا هم لینک شدن!

وبهشون تبریک میگم…

برا هر پست یه عکس!

بارون