نشخوار فکری
سلام به روی ماه تک تکتون
آیا تابهحال شده است که ذهن شما از افکار آزاردهندهای که مدام تکرار میشوند، پر شود؟ به این حالت آزاردهنده، نشخوار فکری میگویند. درواقع نشخوار فکری به معنای اندیشیدن مداوم به یک سری افکار تکراری و اغلب ناراحتکننده و آزاردهنده است. عادت به آن نیز میتواند برای سلامت روان ما خطرناک باشد؛ تشدید یا طولانی شدن افسردگی، مختل کردن توانایی درک صحیح احساسات و انزوا و گوشهگیری، از عوارضی هستند که این مسئله بر سلامت روان ما میگذارد.
نشخوار ذهنی یک عادت بد ذهنی است که موجب تمرکز فرد بر مشکلات و بروز علائم پریشانی میشود و این حالت، احساسات منفی را تشدید میکند.
توجه مداوم به مشکلات و پریشانیها موجب درگیری و توجه بیش از حد به درد و در نتیجه افسردگی فرد میشود. این نشخوارها وقتی ادامه مییابند ذهن را تاریک و تاریکتر میکنند تا جایی که دیگر قادر به دیدن و درک کردن موضوعات و اتفاقات نیستید.
این فرآیند ذهنی با یک عامل استرسزا آغاز میشود. این عوامل میتوانند طلاق، خیانت، درگیری و مشاجره و بسیاری عوامل استرسزای دیگر باشند و همچنین این استرس با عوامل دیگری همچون سرزنش اطرافیان تشدید میشود و فرد احساس بد را در خود تلقین میکند.
مشکلات ذهنی در واقع توجه ما را به طور کامل به خودشان معطوف میکنند و ما قادر به تمرکز بر هیچ چیز دیگری نیستیم و به لحاظ جسمی نیز دچار یک کشمکش داخلی میشویم که حتی اجازه یک خواب راحت را در طول شب به ما نمیدهد.
نشخوارهای ذهنی تمام جنبههای مثبت زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند و آنها را بیارزش جلوه میدهند و فرد دیگر قادر به دیدن اتفاقات مثبت زندگی نیست و همه چیز را سیاه میبیند.
من در این وبلاگ پنج روش مقابله با نشخوارهای ذهنی را به شما توصیه میکنم:
– پذیرفتن مشکلات: نباید به عوامل استرسزا همچون یک بمب در حال انفجار نگاه کرد. در واقع تخریب و ساخت و ساز همواره در کنار هم قرار دارند و باید بپذیریم که اتفاقات زندگی همیشه قابل پیشبینی نیستند.
– پذیرفتن واقعیت: سرزنش دیگران را متوقف کنید و تلاش کنید تا در نقشهای مختلف خود اعم از همسر، مادر و یا هر نقش دیگری که دارید بهتر ظاهر شوید. بیشتر از خودتان مراقبت کنید و برای شاد کردن خود توقع زیادی نداشته باشید.
– هوشیاری: در ارتباط با اشتباهاتتان هوشیار باشید و از آنها درس بگیرید. انرژیتان را روی مسائل جدیدتری متمرکز کنید. ورزش کنید و اعتماد به نفس را تمرین کنید. بر ترسهایتان غلبه کنید.
– قدردانی: از تغییرات نترسید و به آنها با دید مثبت نگاه کنید. اگر شما نسبت به شرایط مثبت قدردان باشید، این شرایط برایتان بیشتر فراهم میشوند.
– انضباط درونی: سعی کنید مشکلات، شما را تبدیل به آدمی کنند که همیشه میخواستید. از گذشته درس بگیرید و موضوعات را در ذهنتان نظم ببخشید. انضباط درونی، شما را تبدیل به آدمی سازگار، واقعبین، هوشیار و سپاسگذار میکند و شما میتوانید با خوشبینی بیشتری مسئولیتهای زندگی را برعهده بگیرید.
همانطور که گفتم، نشخوار فکری میتواند زمینه بروز برخی از اختلالات و آسیبهای روانی را مهیا کند:
افسردگی
مطالعات انجام شده از تأثیر زیاد نشخوار فکری بر بروز افسردگی خبر میدهند. برای مثال، در یک مطالعه بر روی افرادی که واقعه زلزله ۱۹۸۹ سانفرانسیسکو را تجربه کرده بودند، مشخص شد که احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که پسازاین سانحه دچار نشخوار فکری شده بودند، حدود ۴ برابر افرادی است که شرححالی از نشخوار فکری نمیدادند. روانشناسان، ارتباط میان افسردگی و نشخوار فکری را به علت تأثیر منفی این افکار مخرب، بر توانایی حل مسئله میدانند. نشخوار فکری یکی از عوامل طولانی شدن و ماندگاری اختلال افسردگی اساسی است. در افسردگی، فرد دائماً با افکاری مانند عدم رضایت و عدم کفایت از خود درگیر است.
اضطراب
نشخوار فکری یکی از علائم اصلی است که در اختلال اضطراب فراگیر دیده میشود. درواقع، فکر کردن زیاد و بیهوده به افکار منفی و آزاردهنده که در طی نشخوار فکری اتفاق میافتد، خود باعث ایجاد احساس اضطراب و استرس شدید در فرد میشود. برای مثال، افراد مبتلا به اضطراب ممکن است دائماً در مورد ترسهای خاصی، مانند این تصور که اتفاق بدی برای خانواده آنها رخ خواهد داد، نشخوار فکری کنند. همچنین، نشخوار فکری، یک عامل نگهدارنده فرا تشخیصی در اختلالات اضطرابی مختلف ازجمله اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال اضطراب اجتماعی است.
وسواس
یکی از ریسک فاکتورهای اصلی وسواس فکری – جبری (OCD)، نشخوار فکری است. OCD، یک اختلال روانپزشکی است که با افکار و رفتارهای تکرارشونده مشخص میشود. این رفتارها و افکار، برای خود شخص و اطرافیان او آزاردهنده هستند. شاید در ابتدا این دو اختلال شبیه به هم به نظر برسند، اما باید توجه داشت که OCD، شامل افکار منفی و مزاحمی است که بهطور ناخواسته مدام تکرار میشوند؛ در مقابل، نشخوار فکری، فکر کردن زیاد و ارادی، برای رفع پریشانی و نگرانی است. نشخوار فکری در طولانیمدت، میتواند درنهایت به OCD ختم شود.
فوبیا (ترس)
افراد مبتلا به فوبیا ممکن است ترسهای خود را نشخوار کنند، بهخصوص زمانی که با عامل فوبیا مواجه میشوند. برای مثال، فردی که دچار فوبیای عنکبوت است، ممکن است در مواجهه با عنکبوت، نتواند به چیزی جز ترس خود فکر کند.
اسکیزوفرنی
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، ممکن است دچار نشخوار فکری در رابطه افکار یا ترسهای غیرمعمول شوند، یا با صداهای مزاحم و توهمات حواسشان پرت شود. مطالعهای در سال ۲۰۱۴ نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی که در مورد انگ اجتماعی مرتبط با این بیماری نشخوار فکری میکنند، ممکن است در برابر افسردگی آسیبپذیرتر باشند.
چه زمانی برای درمان نشخوارذهنی باید به روانشناس مراجعه کرد؟
به روانپزشک یا یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید اگر:
نشخوار فکری دائماً تکرار میشود و بر زندگی شما تأثیر منفی گذاشته است.
مجبور هستید برای رهایی از دست نشخوار فکری، کارهای عجیب و غیرمعمول انجام دهید.
شما یک بیماری روانی از قبل تشخیص داده شده دارید و با نشخوار فکری، علائم بیماری شما تشدید شده است.
نشخوار فکری شما، شامل افکار خودکشی یا خودآزاری است.
خوشحال می شم اگر نظراتتون رو برام بنویسیددکترسارا مهتدی
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۱ ساعت 14:8 توسط دکتر سارا مهتدی
|