فرصت انتخاب رشته تموم شد و من شش رشته رو در محل های مختلف انتخاب کردم.رشته هایی که شاید احتمال قبولیم تو اونها خیلی خیلی کم باشه ولی انتخاب کردم و در آخر سه رشته روانپزشکی،داخلی و اطفال رو زدم که احتمالا یکی از اینا رو بیارم.دیروز از مشهد برگشتیم یه سفر عالی دونفره.اولین باری بود که با میلاد دوتایی مشهد رفتیم،دفعه قبل با کل خانواده رفته بودیم.خیلی خوش گذشت،اما قرار نیس بدون تلاش خودم برای بهتر شدن امام رضا معجزه ای برام بکنه.بیشتر از همیشه امام رضا رو نزدیک حس میکردم و چقدر حرف زدم و حرف زدم ولی امروز کاری کردم که نباید و میترسم از اینکه هیچوقت تغییر درستی نکنم.

ورزش،شکرگزاری،زبان خوندن رو مدتیه مجددا شروع کردم و حس فوق العاده ای ازشون میگیرم.فک میکنم به نوشتن نیاز دارم.پنجاه روز یا شاید کمتر تا شروع دوره جدیدی از زندگیم یعنی دستیاری تخصصی باقی مونده و من باید از این مدت نهایت استفاده رو ببرم.

در حال خوندن هنر ظریف رهایی از دغدغه ها هستم.کتاب خرده عادتها عالی بود.فردا مهمون دارم و امروز زمان خوبی برای یه گردگیری حسابی بود که من با خوابیدن هدرش دادم.خواب ه رو دیدم مدتهای زیادی بود که خوابشو ندیده بودم.فک میکنم از اعصاب خوردی قبل خوابم بود.

طرحم به امید خدا شهریور تموم میشه و احتمالا با استفاده از مرخصیام بتونم خیلی زودتر تسویه کنم.چقدر خوب که میخوام خوندن تخصص رو شروع کنم نمیخوام زندگیمو به بیهودگی بگذرونم.باید بتونم از استعدادهام درست استفاده کنم.

من به امام رضام قول خوب شدن دادم.باید بیشتر و بهتر تلاش کنم.

 

 

برچسب‌ها: پروژه خوب بودن , برنامه ریزی